یادمان باشد ...
یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند ...
23 بهمن 1390 (02:32) | حرفهایی برای خودم | دیدگاهها بسته است

با خداترین مردم ...

شاید با خدا ترین مردم ، همین افرادی هستن داخل کلیپ های موبایلتون که بعد از چند بار آه آه گفتن میگن ، oh my god !

# و خدا را در همه حال بسیار یاد کنید ...

21 بهمن 1390 (23:56) | مینیمال | دیدگاهها بسته است

به چپم ...

و مردها چیزی دارن ، که زنها از داشتنش عاجزند ...

و مردها با یک جمله هر چیزی را فدایش میکنن
به تخم چپم ...

 

21 بهمن 1390 (23:55) | مینیمال | 5 دیدگاه

پشت کنکور!

موقعیت فعلی من دقیقاً مشابه ، سال 87م است .
باز قانون ساده‌ی کودکیم ...
هر راه رو دو بار باید رفت ...

19 بهمن 1390 (21:26) | حرفهایی برای خودم | دیدگاهها بسته است

فلبداهه

بسیاری از تصمیم های کبرایمان به یکباره نابود میشود!
باز آن ضرب‌المثل همیشگی!
سنگ بزرگ برداشتن علامت نزدن است!
اما ، خرده سنگها ، با هم ...

17 بهمن 1390 (00:42) | مینیمال | 4 دیدگاه

ها ها ها ها!

حتی اگه از تمام مردهای دنیا عقب باشم ، لااقل ، از تمام زنهای دنیا ، 20 سانت جلوئم!

15 بهمن 1390 (13:50) | مینیمال | دیدگاهها بسته است

...

کاش میشد ، خستگی هاتو به یکبار ول کنی روی وجودش ...
غصه هاتو بریزی بیرون ، نه با گریه با خنده !
اگه میشد به پارگی خطوطی خیره شد ...
تازه اون هیچی نگه ، تو خودت باشی و اون
گاه‌ گاهی ، دزدکی چیزی بگه ! هی بخنده !
تو بکوبی روی شکمش ، این قلمبه! طفلکی دنیای درده مثل تو !
بعد چشماتو ببندی تا یه روز!
بعد که از خواب پامیشی ، میبینی دنیا گذشته!
سرنوشت اون وری رفت لعنتی!
تو که اینور تک و تنها ، خوابشو میبینی هر شب ...
اون که اونور یکی دیگه ، میخزه توی وجودش ، هر دو با هم شاد و خندانن ...
و من ، بهتره هیچی نگم ...

14 بهمن 1390 (23:01) | خسته | دیدگاهها بسته است

بار آخر!

انگار تمامی ندارد ، بار آخرهایمان !

11 بهمن 1390 (16:25) | مینیمال | 7 دیدگاه

اروتیک

انگار نمیدانم زیباترین قله های دنیا ...

11 بهمن 1390 (16:24) | هوس | دیدگاهها بسته است

ممم

جرقه‌های پی در پی با هر بار تکان خوردن !
انگار اثبات نمیخواهد ، قانون نانوشته‌ی فیزیک
دو جسم باهم ، یک دنیا انرژی دارند ...

11 بهمن 1390 (16:22) | هوس | دیدگاهها بسته است

جرم

میخندم به ستم مردم !
عاقبت باید
به جرم تقاص باکرگی بیش از حد
فاحشه‌ای قهار شد ...

11 بهمن 1390 (16:21) | مینیمال | دیدگاهها بسته است

میفهمی چی میگم؟

میدانم ، میدانی ، هر چاله ای را باید پُر کرد ، با هر چیزی که دم دست است ...
ممکن است هر چاله پُر نشده ، روزی ، فاجعه آفرین شود...

11 بهمن 1390 (16:20) | مینیمال | دیدگاهها بسته است

فلبداهه

بعضی وقتها کاش میشد ، یکی زنگ بزنه بگه :
الو ، من اشتباه گرفتم. اما سلام ...

11 بهمن 1390 (00:53) | مینیمال | 5 دیدگاه

فلبداهه

مهم آنجاست اول راه انتخاب کنی!
اینوری یا اونوری؟ 

11 بهمن 1390 (00:52) | مینیمال | دیدگاهها بسته است

تصمیم

بعضی وقتها چندین بار تصمیم میگیری ، در حالیکه فقط کافیه یکبار عملیش کنی...

05 بهمن 1390 (23:04) | مینیمال | دیدگاهها بسته است

وبلاگ جدید

بعد از مدتی ، فرصتی پیش اومده تا حداقل برای خودم یه کار انجام بدم و سنت معروف کوزه گر از کوزه شکسته آب میخوره رو بشکنم .
یه سیستم برای بلاگ نوشتم که باید چند سالی برام کار کنه .
حالا شاید هر چند وقت یکبار یه امکاناتی بهش اضافه کنم.
بخش تماس با ما قابلیت پیگیری براش گذاشتم. ممنون میشم اگه خطایی دیدید از اون قسمت بهم اطلاع بدید تا بررسیش کنم .

# مدت اعتبار دامنه reza19.in روز 17 دی 1391 تموم میشه .
# مدت اعتبار هاست 30اردیبهشت 1392 تموم میشه . اگه یادم رفت یادم بندازید تمدیدشون کنم .
اگرم به هر دلیلی اعم از فوت یا نقص عضو نتونستم بیام وبلاگ ، مطالب وبلاگو ذخیره کنید یه جایی تا اگه احیاناً سایت از دسترسی خارج شد بشه برش گردوند.

04 بهمن 1390 (14:26) | حرفهایی برای خودم | 13 دیدگاه

در جواب ...

خیلی وقت است که فقط نوشته های خودم را میخوانم .

خیلی وقت است که هر وقت برای کسی کامنتی مینویسم با توجه به کامنتهای قبلیش مینویسم و هیچ وقت نوشته هاشو نمیخونم.

 

هر چیزی که ارزش نوشته شدن داشته باشه لزومی نداره ارزش خونده شدن داشته باشه!

من یاد گرفتم با به به گفتن دیگران به خودم افتخار نکنم .
مردم به کسی که از خودشون بهتر باشه به‌به میکنن و به کسی که خیلی سرتر باشه لعنت...

 

#خوب یا بد من اینجوریم و هر کسی میاد اینجا اصلاً برام مهم نیست !
  من برای خودم مینویسم فقط خودم ...

30 دی 1390 (19:50) | حرفهایی برای خودم | 2 دیدگاه

گره

دارم باور میکنم ، هر آدم ، گرهی دارد که باز نمیشود ، حتی با دندون...

 اه ، لعنطی...

23 دی 1390 (20:36) | خسته | دیدگاهها بسته است

اعتقادات

اعتقادات ، از هر نوعی ، کم کم تمام میشوند!

تمام که نه کوچک میشوند! تا جایی که راحت لگد میخورند ، زیرپا له میشوند! نادیده گرفته میشوند! 

23 دی 1390 (20:34) | حرفهایی برای خودم | دیدگاهها بسته است

مینویسمش فقط!

سالهایی است ، خوب یا بد ، مینویسمش فقط ... 

23 دی 1390 (20:31) | سایه | دیدگاهها بسته است