میدونی مشکل چیه ، پوست من حساسه ، به هر بدنی سازگار نیست ، غیر از بدن تو ...
این شبها
کاش همه شب ها شبیه هم بود
یا با تو یا بدون نه
نه اینکه در وهمی کشنده و انتظاری خواب آلود به سر برد
# این شبها چقدر حس مزخرفی دارم ...
محبت
امان از زمانی که آدم شدیدا به محبت احتیاج دارد و لحظه ای که او را نمیفهمند و خواسته یا ناخواسته اورا نادیده میگیرند ...
# شکستی سنگین است در خود شکستن
تنهایی
هنوز خیلی زود است که خودم را تسلیم یکی کنم
هنوز خیلی زود است
باید آنقدر شبهای تنهایی را تکرار کنم که ارزشم چیزی فراتر از تک تک آدمهای روی کره زمین شود
و آن روز جلو پای تو زانو میزنم و میخواهمت بعنوان
چیزی خیلی بیشتر از آرزوی من ...
# قبول؟
# اما نمیدانم تا اون روز تو چکار خواهی کرد ؟
سکوت
میخوای منم سکوت کنم عین تیربرق؟
میخوای ؟ میخوای ؟ میخوای؟
#دلمون به همین یه جمله کامنت نوشتنت خوشه
# باشه ، پس خودت خواستی
شب
بیا بامن بمان امشب
اگرچه شب هوسناک است
بسان پرش از پرتگاه ترسناک است
بیا با من بمان امشب
دلم تنگ است برای لحظه ای دیدن تو
برای لحظه ای آرامش بودن تو
بیا با من بمان امشب
دلت را کمی راضی کن
دو چشمت را ببند اکنون
کمی خاطره بازی کن
گذشته ای را به یاد آر تنهایی
که جسم خسته ای به آغوشت میسپاری
و روزهای قشنگی که
بیاد آوردنش سخت است
و حالا دل چه بدبخت است
بیا با من بمان امشب
و ما خیالمان تخت است
که فردامان چقدر سخت است ...
ملاقات
در مورد ملاقات امروز ...
# راضی کننده بود
# اما ...
داعش
خبرها حاکی از آن است که بصورت مخفیانه خداوند به گروهک تروریستی داعش پیوست
# منتظر انهدام زمین باشید ، تماس فرت
p:
امیر تتلو
من حالم خوبه همین پایینترام ...
و ...
... وسکوتی که به یکباره همه جارا فرا میگیرد