سربازی

دایی ام سرباز است ، هر از گاهی می آید مرخصی و خندکنان از شبهایی که کشیک هست و بیدار میگوید .
من هم میخندم
فقط به این فکر میکنم ، اگر من سربازی میرفتم ، با یک تفنگ پُر ، یک شب تنها ، چه اتفاقی می افتاد ؟؟؟

# شاید همه یکباره بیدار میشدند با صدای ...

ادامه مطلب ...
28 آبان 1392 (23:49) | حرفهایی برای خودم | 0 دیدگاه

اگر تو

اگر تو مثل من نیستی ، پس بگذار من بدترین شوم تا همه تو را خوبترین ببینند ...

28 آبان 1392 (23:48) | مینیمال | دیدگاهها بسته است

آدم بد

ظاهرا آدم بده‌ی این روزها منم ، اما ...

25 آبان 1392 (17:26) | حرفهایی برای خودم | 0 دیدگاه

میام

یه روزی میام دنبالت ...

23 آبان 1392 (11:00) | سایه | 0 دیدگاه

وحشی بافقی

ما چون ز دری پای کشیدیم، کشیدیم
امید ز هر کس که بریدیم،بریدیم

دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند
از گوشه بامی که پریدیم، پریدیم

رم دادن صید خود از آغاز غلط بود
حالا که رماندی و رمیدیم،رمیدیم

نام تو که باغ اِرَم و روضه خلد است
انگار که دیدیم ندیدیم،ندیدیم

صد باغ بهار است و صلای گل و گلشن
گر میوه یک باغ نچیدیم،نچیدیم

سر تا به قدم تیغ دعاییم و تو غافل
هان واقف دم باش رسیدیم، رسیدیم

وحشی سبب دوری و این قسم سخنها
آن نیست که ما هم نشنیدیم، شنیدیم

22 آبان 1392 (02:50) | از دل ترانه | 0 دیدگاه

میترسم

میترسم روزی که بیایی ، انقدر به نبودنت عادت کرده باشم که بودنت را احساس نکنم ...

12 آبان 1392 (17:54) | سایه | 0 دیدگاه

امروز ...

امروز جدی جدی همه باهام خیلی مهربون شدن و رفتارشون فرق کرده ، خاله ام ، مادرم و ... . انگار همه نگران آینده ام شدن!
# نکنه همتون خبر دارید از ...

ادامه مطلب ...
09 آبان 1392 (17:35) | حرفهایی برای خودم | 0 دیدگاه

سکوت

سکوت ...

08 آبان 1392 (11:37) | حرفهایی برای خودم | 0 دیدگاه

حرف آخر

ترجیح میدم تنها باشم تا اینکه در حاشیه یک زندگی ، در سایه دیوار یک زندگی ، با حسرت ، آه سر بکشم و افسوس بخورم ...
# کاری از من بر نمیاد ، اما از تو حتما یه کاری بر میاد

ادامه مطلب با پسورد محافظت شده است .
ادامه مطلب ...
08 آبان 1392 (03:39) | سایه | 0 دیدگاه

نبودنت

میدانی ، نبودنت آنقدرهام هم بد نیست !
تو که نیستی ، برای روزهای با تو بودن ، خیالبافی میکنم تا هر لحظه اش ، رویایی ترین باشد ...

04 آبان 1392 (01:23) | سایه | 0 دیدگاه

گل یا پوچ

خدایا  ، بیا با هم گل یا پوچ بازی کنیم ، فقط نامردی اگه اینجا ، قدرتت رو به رخ بکشی ...

04 آبان 1392 (00:36) | وخدا | 0 دیدگاه