دایی ام سرباز است ، هر از گاهی می آید مرخصی و خندکنان از شبهایی که کشیک هست و بیدار میگوید .
من هم میخندم
فقط به این فکر میکنم ، اگر من سربازی میرفتم ، با یک تفنگ پُر ، یک شب تنها ، چه اتفاقی می افتاد ؟؟؟
# شاید همه یکباره بیدار میشدند با صدای ...
اگر تو
اگر تو مثل من نیستی ، پس بگذار من بدترین شوم تا همه تو را خوبترین ببینند ...
آدم بد
ظاهرا آدم بدهی این روزها منم ، اما ...
میام
یه روزی میام دنبالت ...
وحشی بافقی
ما چون ز دری پای کشیدیم، کشیدیم
امید ز هر کس که بریدیم،بریدیم
دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند
از گوشه بامی که پریدیم، پریدیم
رم دادن صید خود از آغاز غلط بود
حالا که رماندی و رمیدیم،رمیدیم
نام تو که باغ اِرَم و روضه خلد است
انگار که دیدیم ندیدیم،ندیدیم
صد باغ بهار است و صلای گل و گلشن
گر میوه یک باغ نچیدیم،نچیدیم
سر تا به قدم تیغ دعاییم و تو غافل
هان واقف دم باش رسیدیم، رسیدیم
وحشی سبب دوری و این قسم سخنها
آن نیست که ما هم نشنیدیم، شنیدیم
میترسم
میترسم روزی که بیایی ، انقدر به نبودنت عادت کرده باشم که بودنت را احساس نکنم ...
امروز ...
امروز جدی جدی همه باهام خیلی مهربون شدن و رفتارشون فرق کرده ، خاله ام ، مادرم و ... . انگار همه نگران آینده ام شدن!
# نکنه همتون خبر دارید از ...
سکوت
سکوت ...
حرف آخر
ترجیح میدم تنها باشم تا اینکه در حاشیه یک زندگی ، در سایه دیوار یک زندگی ، با حسرت ، آه سر بکشم و افسوس بخورم ...
# کاری از من بر نمیاد ، اما از تو حتما یه کاری بر میاد
نبودنت
میدانی ، نبودنت آنقدرهام هم بد نیست !
تو که نیستی ، برای روزهای با تو بودن ، خیالبافی میکنم تا هر لحظه اش ، رویایی ترین باشد ...
گل یا پوچ
خدایا ، بیا با هم گل یا پوچ بازی کنیم ، فقط نامردی اگه اینجا ، قدرتت رو به رخ بکشی ...