اینجاست که آدم بین زمین و آسمون گیر میکنه
نه نای موندن رو داره ، نه دل رفتن ...
چهارشنبه سوری
کیا این چهارشنبه سوری یه جاشون سوخت؟
# حالا هر جایی به هر شکلی ...
آقا ف
امروز یکی از دوستان قدیمی دوران دانشگاهم رو دعوت کردم خونمون
خیلی تفییر کرده بود
ظاهرش نه! رفتارش ، اخلاقش
دچار خودبزرگ بینی شده بود یا شایدم یه غرور کاذب
آدما چه زود تغییر میکنن :)
درددل
یادمه بچه که بودم ...
روزی می آید
طفلکی بچه روزهای سپید
از کجاها به طوافش آیند
آنکسی که عزیز همگان بود
اندکی دیرتر از همگان می آید
طفلکی میگرید ، زیر لب میخواند
و تمنای وصالی که به جا میماند ...
حسرت
اون روز من یه چیز با ارزش رو اونجا جا گذاشتم
چیزی که باعث غرورم بود ، چیزی که بهش افتخار میکردم ، چیزی که باعث شده بود با همه فرق کنم ...
عشق
امشب فهمیدم عشق فقط واسه نیم ساعت قبل و بعد از ×e$ به درد میخوره ، وگرنه ، نه میتونه بخشنده باشه ، نه میتونه مهربان باشه ، نه میتونه گذشت داشته باشه و نه میتونی حال خوبی به آدم بده ، عشق فقط به درد نیم ساعت قبل و بعد از ...
جا شعر
اگر یه نیسان آبی داشتم حتما پشتش مینوشتم
به من نزدیک نشوید ، خیلی دورم ...
درد
اگر تو برای تسکین دردهات میخوای سیگار بکشی
من باید یه چیزی بزنم اوردز کنم ...
جا شعر
به بعضی ها باید گفت ما راست راست راه میریم تو چپ چپ نیگا کن
:)
نمیبخشم
ای تویی که هنوزم باعث آزار منی
روزای قشنگ عمرم رو بدهکار منی ...
#مهستی
...
این روزها تنهام ، اما میتونم باهاش صحبت کنم
با کسی که صحبت کردن باهاش آرزوم بود
# همینم از سرم زیاده
این روزها
این روزها همه دارن برای ما ناز میکنن
# حتی شما دوست عزیز
...
ماشینو بردم تعمیرگاه ، یه خورده روغن ریزی داشت ، حدود 100 تومن خرج گذاشت روی دستمون .
اما فهمیدم ماشین خوبیه ، گاز خورش بد نیست :)
ماشین
# امروز یه ماشین خریدم .
زندگی
گاهی اوقات حس میکنم زندگی ام را در ثانیه ای باختم آن روز ...
عشق
عشق ، دروغ بزرگی است که مخم را میخورد
همه ، خودخواهی بزرگی دارند
هیچ کس عاشقانه تو را دوست نخواهد داشت
همه در هر معامله ای به فکر سود شخصی هستند و بس
و عشق معامله ی ساده لوحانه ی توست و زیانی به بهای تمام عمر
مجبوری خود را محکوم کنی به چیزی که وجود خارجی ندارد
من تنهایم وتنها زندگی میکنم و عاقبت تنها در یک گور دفن میشوم و همه محکومیتم به جرم عشق هست
دلم هوای یک زندان انفرادی را دارد ، بی تفاوت به گذر زمان و اجبار به پایبند بودن به عشقی دروغین ...
گاهی وقتها عشق فقط یک سوتفاهم است ، به قیمت یک عمر از دست دادن آرامش ...
من
من ساده تر از آنم که حرفهایی به آن پیچیدگی را باور کنم ، لطفا کسی برای من داستان نسازد ، گاهی اوقات یک حرف راست ، شنیدنی تر است ...
حکایت من
حکایت من هم شده حکایت اون ماره که عاشق دختر همسایه شده بود بعد از چند سال فهمید شلنگه آبه
# والا به خدا
# به هر چی که نبودیم متهم شدیم
..
آنانکه تو را برای خودت میخواهند خیلی کم اند و آنانکه تو را برای خودشان می خواهند خیلی زیاد ...
ترجیح میدهم در زندگی خودم غرق شوم تا اینکه کسی به قصد نجاتم ، زندگیم را شریک شود ...